Sunday, August 12, 2018

دوشنبه ٧ مه

يكى از درسهايى كه ترم تابستون داريم درباره سياست گذارى سازمانى و شغلى هست (labour policy). اين درس خيلى خيلى زياد مقاله و خوندنى داره و به نظرم يكى از بهترين درسهاييه كه تا به حال توى اين دوره داشتيم. بيشتر بچه هاى دپارتمان از اين درس فرار كردن و توى كلاس حدودا ده نفريم. من و نورمن و الكس و سوزان و توماس و چند نفر ديگه. 

يكى از مقاله هايى كه امروز براى اين كلاس خونديم از شخصى به نام جان آر كامنز بود. خدا مى دونه كه چقدر اين مقاله جالب هست. مقاله درباره ى صنف كفاشان در امريكا هست و تمام تغييرات شغلى كفاش ها از  سالهاى ١٦٠٠ تا ١٩٠٠ ميلادى. از زمانى شروع ميشه كه اگر كسى مى خواسته كفش نو بپوشه مى رفته چرم مى خريده كفاشى اجير مى كرده، توى خونه اش اتاقى رو براى كار و غذا به كفاش ميداده تا طرف كفش رو بدوزه، تا زمانى كه صاحب كارانى به فكر افتادند كه اندازه هاى مشخصى از كفش رو از پيش آماده كنند و در محلى به معرض ديد عموم بگذارند، تا ظهور سرمايه دارى در امريكا، و تا به وجود آمدن كارخانه ها. مقاله در سال  ١٩٠٩ در يك ژورنال دانشگاهى اقتصادى نوشته شده. فكر كنيد! ١٩٠٩!  نويسنده نقد كوچكى هم به كارل ماركس مى كنه كه چند روز پيش ٢٠٠ سالش شد. مقاله ى كوچك و عجيب و فراموش شده اى هست كه  قسمتهاى تاريكى از جهان رو براى شما روشن ميكنه. چطور شد كه به اينجا رسيديم؟ لينك مقاله در بالا هست.

https://archive.org/details/jstor-1886057

No comments:

Post a Comment

یک تصویر

مكان: هويزه، شهری در ۷۰ کیلومتری اهواز  تصوير: مردی كه خود را از چاه نفت حلق آويز كرده است. پايين تر روى زمين، يك جفت كفش كهنه. چند نف...