سه شنبه ٥ ژوئن
من و سونيا داريم يك مقاله درباره ى مجموعه فروشگاههاى كاسكو مى نويسيم و بايد پس فردا سر كلاس ارائه اش كنيم. اول كه سونيا كاسكو رو پيشنهاد داد تقريبا بى تفاوت بودم. شايد حتى كمى قيافه گرفتم كه آخه كاسكو چرا. چرا پيشنهادهاى سونيا هميشه اينطورى ان؟ مى دونستم كه كاسكو فروشگاهيه كه ازش فله اى و ارزون خريد مى كنن. مى دونستم كه بيشتر دوستام مشترى ثابتش هستن، و مى دونستم كه كاسكو به درد من كه يه دونه سيب، يه دونه موز، يه دونه كيوى مى خرم و تا يه هفته برام كافيه نمى خوره.
اما حالا؟ هر چى بيشتر درباره ى مدل بيزنسى كاسكو و سيستم منابع انسانى شون تحقيق مى كنم احترامم براى اين مجموعه بيشتر ميشه. كاسكو با روشهاى خاصى در هزينه هاش بسيار صرفه جويى مى كنه و از اون طرف حقوق و مزاياى بسيار خوبى به كارمندهاش، حتى به كسانى كه پاره وقت و موقت كار مى كنن ميده. شركتيه كه بخش اعظم هزينه هاش، هزينه هاى نيروى انسانى هست. و از اون طرف پايين ترين ميزان خروج نيروى كار رو داره(كه يكى از معيارهاى موفقيت سيستم هست) و يكى از موفقترين برندهاى دنيا هست. تفاوت حقوق مديران رده بالاى كاسكو با پايينترين رده هاى سازمان هم خيلى پايينتر از جاهايى مثل والمارت هست. ولى همه چيز هم پول نيست، و كاسكو سيستم منابع انسانى خاصى با سياستهاى فوق العاده كارگر-محور يا در واقع انسان محور داره و كلى كارهاى عجيب انجام ميده و به شدت روى نيروهاش سرمايه گذارى مى كنه.
هميشه همينطوريه. هميشه آخرش مى فهمم كه حق با سونيا بوده.

No comments:
Post a Comment