Sunday, August 12, 2018

پنجشنبه ٢٤ مى

با سونيا ايستاده بوديم اينجا، وسط عطر اين گلبرگهاى قشنگ، كه از استرسش براى درسها گفت و بعد خواست كه برگرديم سر كلاس. انگار نه انگار در چنين جايى ايستاده. اين حياط قشنگ درست پشت ساختمون كلاس ماست. تمام كلاس هاى ما توى يه زيرزمين بزرگ شيك و مدرن تشكيل ميشه كه هزار تا اسكرين و تخته وايتبرد الكترونيكى داره اما دريغ از يك پنجره به اين حياط. فقط اون بالاى ديوار چند تا دريچه هست كه آدم بى ذوقى كركره هاشون رو كشيده و قفل كرده. 

سر كلاسى به نام Managing Professional Relationships هستيم. چگونگى حل كردن مشكلات رفتارى توى سازمان، موقعيتهاى دشوار، و اينطور  چيزها. اين كلاس به سختى درس حقوق نيست، اما داره به تدريج من رو خيلى تغيير ميده. بعدا بيشتر درباره ش مى نويسم.

No comments:

Post a Comment

یک تصویر

مكان: هويزه، شهری در ۷۰ کیلومتری اهواز  تصوير: مردی كه خود را از چاه نفت حلق آويز كرده است. پايين تر روى زمين، يك جفت كفش كهنه. چند نف...