٢٨ سپتامبر، پاسى از نيمه شب گذشته
تمام روز با عشق درس حقوق خوندم و قورمه سبزى پختم. بحث اين چند هفته درباره ى چگونگى شكل گرفتن اتحاديه ها و چانه زنى هاى دسته جمعى بين كارفرماها و اتحاديه هاى كارگرى در كانادا هست. و بسيار بسيار براى من جالبه. اتحاديه ها اينجا خيلى مهم هستن و بخشى از ساختار قانون اند. قبل از اينكه اين كلاس رو بگيرم فكر مى كردم يك كتاب مثلا صد صفحه اى به اسم قانون كار كانادا ميدند دستمون و مى خونيم و تمام. اما اينطور نشد. هر بار بايد حدود هشتاد نود صفحه از متن كتاب بسيار قطور درسى مون رو بخونيم به همراه سه يا ٤ كيس (پرونده) حقوقى. جالبه كه استاد حتى لطف نكرده اين پرونده ها رو در اختيار ما قرار بده و هر دفعه بايد به هزار مصيبت از كلى سايت و كتاب پيداشون كنيم. اين پرونده ها در واقع مشابه همون راى هاى دادگاه هستند كه در شركت سابقم گاهى بايد ترجمه شون مى كردم و هر كدوم رو لااقل دو روز طول مى كشيد تا بخونم و اصلا بفهمم (به زبان فارسى.) ترجمه به انگليسى كه جدا.
تفاوتهايى كه بين ساختار قانون كانادا و ايران وجود داره واقعا برام جالبه. رويه هاى قضايى در اينجا مهمتر از ايران هستند و قانون توسط تصميمات قضات و بر اساس پرونده هاى جديد دائما در حال تغيير هست و مثل ايران نيست كه متن مشخص و ثابت و قديمى اى تعيين كننده ى راى دادگاه باشه. يه كم كه بيشتر درباره اش بخونم اينجا بيشتر درباره اش مى نويسم. قورمه سبزى رو هم نمى دونم چطور درآمده. روز شنبه از قيافه هاى دوستام كه قراره امتحانش كنن خواهم فهميد.
شبتون/صبحتون بخير!
No comments:
Post a Comment